شاعرانه - poetic

ساخت وبلاگ
شبي‌ كه‌ نام‌ تو در باور زمين‌ گل‌ كردكسي‌ نگفت‌ «چرا زخم‌ ما چنين‌ گل‌ كرد » دوباره‌ مزرعه‌ ي كربلا شكوفا شددوباره‌ پينه ي‌ دستان‌ خوشه ‌چين‌ گل‌ كرد ببين‌ چگونه‌ زني‌ شيون‌ از دلش‌ جوشيد !ببين‌ چگونه‌ تركهاي‌ زخم‌ دين‌ گل‌ كرد ! دوباره‌ مي‌رسد امروز مردي‌ از ره‌ شام‌كه‌ سجده‌هاي‌ وي‌ از سينة‌ زمين‌ گل‌ كرد بياد خيمة‌ آتش‌، بياد روز عطش‌نگاه‌ شعر من‌ از زخمي‌ آتشين‌ گل‌ كرد بياد غيرت‌ مردان‌ روز عاشورا ،بياد هيبت‌ مردي‌ كه‌ روي‌ زين‌ گل‌ كرد تمام‌ خاطره‌هايم‌، تمام‌ زخم‌ دلم‌دوباره‌ تازه‌ شد و روز اربعين‌ گل‌ كرد (عبد الرحیم سعیدی راد) شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید

برچسب : اربعین,اربعین کربلا,اربعین 95, نویسنده : saeedirado بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 5:15

چهارم آذر ماه 1365 روز اندیمشک است. روزی که 54 هواپیما، ناجوانمردانه به مدت حدود دو ساعت این شهر بمباران کردند و جمع زیادی از هموطنان ما را به شهادت رساندند. 1 دوباره چید از ما بهترین را... دوباره کودکان نازنین را... هواپیمای دشمن آمد و ریخت دوباره بمبهای آتشین را 2 به سرعت در میان شهر چرخید تمام لاله‌های باغ را چید هواپیمای وحشی بمب‌ها را به روی شهر اندیمشک بارید!  3 زمین بمب و زمان بمب آسمان بمب در و دیوارهای بی نشان بمب دوباره بمب و بمب و باز هم بمب دلی آرام اما ….. ناگهان بمب 4 دلم پر، خانه‌ها پر، کوچه‌ها پر کبوتر بچه‌های شهر پرپر هواپیما و اندیمشک مظلوم شگفتا روز سرخ چار آذر 5 چراغ یادها هر چند خاموش... دوباره خون یاران می‌زند جوش! مبادا برگی از تاریخ زخمی مبادا چارم آذر فراموش! 6 غمی بشکوه اما دردناک است که بینی دشت لاله زیر خاک است از آن روز شگفت چار آذر هنوزم قلب شهرم چاک چاک است 7 اگر بارید بر ما بمب دشمن اگر بارید بر ما سنگ و آهن اگر تاریک شد شمع دل ما چراغ چشم اندیمشک روشن! file:///C:/Users/81830/Downloads/irannewspaper37177%20(2).pdf شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeedirado بازدید : 208 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 5:15

چهارم آذر ماه است و سالگرد روانشاد آرش باران پور. يادش بخير خيلی زود رفت.   خيلی سريع با همه دوست ميشد. کلا جاذبه اش بيشتر از دافعه اش بود. ان زمان تقريبا روزنامه ای نبود (‌از هر جناحی) که از ايشان شعری چاپ نکند. يادم است يک روز در ميدان شهدای اهواز بوديم کنار بساط کتابهايش که يک نفر آمد و گفت :‌  باران پور معروف شماييد؟ گفت: بله! و بلا فاصله سر صحبت را با آن مرد باز کرد که .... چند بچه دارم. ‌در فلان جا کار می کردم که اخراجم کردند. چقدر برای انقلاب شعر گفته ام و ... آخر سر گفت: همين الان برو ازاين دکه روزنامه فروش ‌به انتخاب خودت هر روزنامه ای که دوست داری بردار. اگر از من شعری نداشت هر چه دوست داری بيا به من بگو. راست می گفت. راجع به همه موضوعات شعر داشت.... آرش کمی شيطنت هم ميکيرد. از جمله اينکه يک روز در يک جلسه شعری يک جوان تازه کار يک شعر کوتاه سپيد خواند. همه از او انتقاد کردند از جمله خود آرش!... بعد که همه ساکت شدند آرش گفت يک بار ديگر اين شعر را بخوان ميخواهم يادداشت کنم. و آن را نوشت. من که کنار دستش بودم ديدم دو کلمه اش را تغيير داد و در زيرش نوشت آرش باران پور... و امضا ک شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeedirado بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 5:15

پشت زمین را سوره صبرت کمان کرده ست باغ پر از شعر بهاری را خزان کرده ست آنقدر خوبی که به شوقت «یاکریم» ی … آه در بین آیات قنوتت آشیان کرده است دست کریمت دوستان و دشمنانت را بر سفره های مهربانی، میهمان کرده ست تنهایی و هجران، به همراه غم و غربت… دست خداوندی تو را هم امتحان کرده ست تیری برای بوسه بر تابوتت آماده ست تیری برای بوسه؛ جسمت را نشان کرده ست با نام تو هر روضه خوانی شعله می‌گیرد داغ تو حتی آسمان را نوحه خوان کرده ست داغ تو سنگین است ای آقای مظلومان آنقدر که قلب مرا آتشفشان کرده ست هر شاعری که دفترش از نام تو خالی ست هر کس که باشد در مسیر خود زیان کرده ست (سعیدی راد) شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید

برچسب : درباره امام حسن عسکری,در مورد امام حسن عسگری,در مورد امام حسن عسکری, نویسنده : saeedirado بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 5:15

۱۵ آذر ماه سالروز شهادت خلبان شهید احمد کشوری است. از خداوند برای این شهید علو درجات را خواستارم و به روح ملکوتی همه شهدای جنگ تحمیلی صلوات هدیه می کنم.  *برای خلبان شهید احمد کشوری آتش افتاده باز در سخنمآه در حال شعله ور شدنمنیمه آذر است و می سوزمدر غم توست بال و پر زدنم پر کشیدی از این سرای شگفتآسمان زیر بال تو گم شدخوش به حال تو که تمام دلتوقف اسلام و عشق مردم شد یادم آمد نماز خواندن توآن نمازی که روح دریا بودخلوت و سجده های طولانی...در قنوت تو عشق پیدا بود در فراق تو بی قرار منمآسمانی ترین عقاب تویییادم آمد کسی برایت گفت:بهترین یار انقلاب تویی! گفته بودی به دوستان آنروز:زخم دل با تو همسفر باشدسینه خویش را نمی خواهموقتی اسلام در خطر باشد! ناگهان چشم خشمی دشمنبالگرد تو را نشانه گرفتدر همان لحظه با اصابت تیرآتش از قلب ما زبانه گرفت داغ تو در سخن نمی گنجدابری است آسمان دل امروز خلبانها همه به صف شده انددوستان تو در هوانیروز نیمه آذر است و دلگیرمرنگ گلها همه سفید شدهرفتی و روزنامه ها گفتند:خلبان کشوری شهید شده! (سعیدی راد) شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeedirado بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 7 دی 1395 ساعت: 5:15